مطالعات فرهنگی
اعظم راودراد؛ سید میلاد موسوی حق شناس
چکیده
چه رابطهای میان نهاد قدرت و نهاد موزه وجود دارد؟ آیا در ایرانِ امروز، موزههایی با تمرکز بر موضوعات و دورانهای مختلف تاریخی، از نظر مواد و مصالح، نحوه تنظیم و مراقبت از آنها و رابطه با مخاطبان، به یک اندازه مورد توجه نهاد قدرت قرار گرفتهاند؟ برای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه فوکو و نیز شرح ژیلیان ...
بیشتر
چه رابطهای میان نهاد قدرت و نهاد موزه وجود دارد؟ آیا در ایرانِ امروز، موزههایی با تمرکز بر موضوعات و دورانهای مختلف تاریخی، از نظر مواد و مصالح، نحوه تنظیم و مراقبت از آنها و رابطه با مخاطبان، به یک اندازه مورد توجه نهاد قدرت قرار گرفتهاند؟ برای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه فوکو و نیز شرح ژیلیان رز بر این نظریه استفاده شده است. این مقاله، مطالعهای درباره آپاراتوسها و تکنولوژیهای نهادی سه موزه «ایران باستان»، «دوران اسلامی» و «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» با رویکرد تحلیل گفتمانِ نوع دوم است. تحلیل گفتمان نوع دوم بیشتر به نهادها، رویههای مربوط به آنها و نحوه تولید مطالب میپردازد. پس از بازدید میدانی از هر سه موزه، یافتهها حاکی از تفاوتهای قابلتوجه در آپاراتوس و تکنولوژیهای نهادی به کار رفته در آنهاست. نتایج نشان داد موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بهمنظور مفصلبندیِ گفتمانِ مطلوب متولیانِ خود یعنی استکبارستیزی، مقاومت و پیشرفت در مقایسه با دو موزه دیگر به متنوعترین، پیشرفتهترین و جذابترین طرحها، فضاسازیها، تکنولوژیهای نمایش، امکانات و فناوریهای نوین تجهیز شده است. با فاصلهای قابلتوجه موزه دوران اسلامی قرار دارد که علت آن میتواند اهمیت مضاعف تاریخ ایرانِ پس از اسلام و مظاهر فرهنگی آن در مقایسه با ایران باستان برای متولیان و صاحبان قدرت باشد.